معنی ضرب کرنا - جستجوی لغت در جدول جو
ضرب کرنا
ضرب کردن، برای ضرب کردن
ادامه...
ضَرب کَردَن، بَرایِ ضَرب کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
زدن، دریدن شکافتن: جامه را دریدن شکافتن، زدن
ادامه...
زدن، دریدن شکافتن: جامه را دریدن شکافتن، زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
((ضَ کَ دَ))
دریدن، شکافتن، انجام دادن عمل ضرب
ادامه...
دریدن، شکافتن، انجام دادن عمل ضرب
فرهنگ فارسی معین
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
بس شمردن
ادامه...
بس شمردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
Multiply
ادامه...
Multiply
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplier
ادامه...
multiplier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
গুণ করা
ادامه...
গুণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
ضرب کرنا
ادامه...
ضرب کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
بری کرنا
تبرئه کردن، تبرئه
ادامه...
تَبرِئَه کَردَن، تَبرِئَه
دیکشنری اردو به فارسی
آرا کرنا
ارّه کردن، قضاوت کردن
ادامه...
اَرِّه کَردَن، قِضاوَت کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
خرچ کرنا
مصرف کردن، خرج کردن، صرف کردن
ادامه...
مَصرَف کَردَن، خَرج کَردَن، صَرف کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
برش کرنا
برس کشیدن، مسواک زدن
ادامه...
بُرِس کِشیدَن، مِسواک زَدَن
دیکشنری اردو به فارسی
جذب کرنا
جذب کردن، برای جذب
ادامه...
جَذب کَردَن، بَرایِ جَذب
دیکشنری اردو به فارسی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
kuzaa
ادامه...
kuzaa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
خراب کرنا
فاسد کردن، خراب کردن
ادامه...
فاسِد کَردَن، خَراب کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
ترک کرنا
رهاشدگی، تسلیم شدن، صرف نظر کردن، ترک کردن
ادامه...
رَهاشُدِگی، تَسلِیم شُدَن، صَرفِ نَظَر کَردَن، تَرک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
درج کرنا
درج کردن، وارد شدن، ثبت کردن
ادامه...
دَرج کَردَن، وارِد شُدَن، ثَبت کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
غصب کرنا
غصب کردن
ادامه...
غَصب کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
คูณ
ادامه...
คูณ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
להכפיל
ادامه...
להכפיל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
çarpmak
ادامه...
çarpmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
倍にする
ادامه...
倍にする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
乘
ادامه...
乘
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
곱하다
ادامه...
곱하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
mengalikan
ادامه...
mengalikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
गुणा करना
ادامه...
गुणा करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
vermenigvuldigen
ادامه...
vermenigvuldigen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplicar
ادامه...
multiplicar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
moltiplicare
ادامه...
moltiplicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplicar
ادامه...
multiplicar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
mnożyć
ادامه...
mnożyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
множити
ادامه...
множити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplizieren
ادامه...
multiplizieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
умножать
ادامه...
умножать
دیکشنری فارسی به روسی
غرق کرنا
غرق کردن، غرق شدن، غوطه ور کردن
ادامه...
غَرق کَردَن، غَرق شُدَن، غوطِه وَر کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی